گذشتهی ساده:
smearedشکل سوم:
smearedسومشخص مفرد:
smearsوجه وصفی حال:
smearingلکه، آغشتن، آلودن، لکهدار کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Out of jealousy he smeared mud all over the neighbor's wall.
از روی حسادت به تمام دیوار همسایه گل مالید.
The child smeared honey over his face and on the wall.
کودک عسل را به صورت خود و به دیوار مالید.
His face was smeared with blood.
صورتش آغشته به خون بود.
He smeared a wet signature on the letter.
یک امضای تر روی نامه انداخت.
Don't touch my glasses, you will smear them.
دست به عینکم نزن، کثیف میشود.
His political opponents tried to smear him.
مخالفان سیاسی او کوشیدند آبرویش را بریزند.
There were blood smears all over the floor.
لکههای خون سرتاسر کف اتاق را پوشانده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «smear» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/smear