امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Blackguard

-ərd / / -ɑːrd ˈblæɡɑːd / / -əd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive verb - intransitive
هرزه، بداخلاق ، بددهن ، آدم هرزه، فحاشی کردن به

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Her former husband was a blackguard.
- شوهر سابقش آدم رذلی بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blackguard

  1. noun scoundrel
    Synonyms: cad, villain, rogue, bum, riffraff, skunk, snake, knave, lowlife, miscreant, bad egg

ارجاع به لغت blackguard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blackguard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blackguard

لغات نزدیک blackguard

پیشنهاد بهبود معانی