Scoundrel

ˈskaʊndrəl ˈskaʊndrəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( villain =) ارقه، لات، رذل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scoundrel

  1. noun person who is deceptive and
    Synonyms: uncaring of others bad egg, bad news, blackguard, black sheep, caitiff, cheat, creep, crook, dastard, good-for-nothing, heel, imp, incorrigible, lowlife, maggot, mischiefmaker, miscreant, ne’er-do-well, rascal, reprobate, scalawag, scamp, thief, vagabond, villain, wretch

ارجاع به لغت scoundrel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scoundrel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scoundrel

لغات نزدیک scoundrel

پیشنهاد بهبود معانی