شکل جمع:
maggotsکرم حشره، کرم پنیر، خرمگس، وسواس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She got some maggot in her head about becoming an actress.
فکر هنرپیشه شدن به سرش زد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «maggot» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/maggot