آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Grub

    ɡrʌb ɡrʌb

    گذشته‌ی ساده:

    grubbed

    شکل سوم:

    grubbed

    سوم‌شخص مفرد:

    grubs

    وجه وصفی حال:

    grubbing

    شکل جمع:

    grubs

    معنی grub | جمله با grub

    noun verb - transitive verb - intransitive adverb

    کرم حشره، نوزاد، بچه مگس، زحمتکش، (عامیانه) خوراک، خواربار، کوتوله، مزدور، نویسنده مزدور، زمین کندن، جستجو کردن، جان کندن، از ریشه کندن یا درآوردن، قلع کردن، (مجازاً) از کتاب استخراج کردن، خوردن، غذا دادن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    Women grubbed potatoes while men put them in sacks.

    زن‌ها از زیرزمین سیب‌زمینی در می‌آورند و مردها آن‌ها را در کیسه می‌ریختند.

    old men grubbing for a bare subsistence

    پیرمردانی که برای یک نان بخور و نمیر جان می‌کندند

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد grub

    1. noun larva
      Synonyms:
      worm maggot caterpillar entozoon
    1. noun food
      Synonyms:
      feed eats provisions rations sustenance chow edibles victuals vittles nosh comestibles viands
    1. verb dig, uncover
      Synonyms:
      search excavate unearth delve probe hunt clear prepare clean comb scour rake forage root rummage ransack ferret beat break poke shovel spade burrow pull up uproot fine-tooth-comb
      Antonyms:
      hide cover
    1. verb work very hard
      Synonyms:
      work labor toil sweat slave grind drudge slog moil plod
      Antonyms:
      idle laze tinker

    سوال‌های رایج grub

    گذشته‌ی ساده grub چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده grub در زبان انگلیسی grubbed است.

    شکل سوم grub چی میشه؟

    شکل سوم grub در زبان انگلیسی grubbed است.

    شکل جمع grub چی میشه؟

    شکل جمع grub در زبان انگلیسی grubs است.

    وجه وصفی حال grub چی میشه؟

    وجه وصفی حال grub در زبان انگلیسی grubbing است.

    سوم‌شخص مفرد grub چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد grub در زبان انگلیسی grubs است.

    ارجاع به لغت grub

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «grub» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grub

    لغات نزدیک grub

    • - grt
    • - GRU
    • - grub
    • - grub screw
    • - grubby
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.