(قدیمی) مواد غذایی، خواربار، خوردنی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The hawkers sold local vittles.
فروشندگان دورهگرد مواد غذایی محلی را میفروختند.
Fill your stomach full of the finest vittles available.
معدهی خودت را با بهترین خوردنیهای موجود پر کن.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vittles» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vittles