آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Foodstuff

ˈfuːdstʌf ˈfuːdstʌf

معنی foodstuff | جمله با foodstuff

noun

ماده غذایی، خواربار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Wheat and rice are foodstuffs.

گندم و برنج مواد خوراکی هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد foodstuff

  1. noun a substance that can be used or prepared for use as food
    Synonyms:
    food product
  1. noun (usually plural) consumer goods sold by a grocer
    Synonyms:

ارجاع به لغت foodstuff

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foodstuff» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/foodstuff

لغات نزدیک foodstuff

پیشنهاد بهبود معانی