با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Grocery

ˈɡroʊsəri ˈɡrəʊsri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    groceries

معنی

  • noun countable B1
    بقالی، عطاری خواربار‌فروشی، خواربار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد grocery

  1. noun (usually plural) consumer goods sold by a grocer
    Synonyms: grocery-store, market, supermarket, food store, foodstuff, vegetable market, corner-store, food market

ارجاع به لغت grocery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grocery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grocery

لغات نزدیک grocery

پیشنهاد بهبود معانی