خوردنی
The farmer grew a variety of esculent vegetables in his garden.
کشاورز در باغش انواع سبزیجات خوردنی را پرورش داد.
We enjoyed a delicious meal made with fresh, esculent ingredients.
ما از غذایی خوشمزه که با مواد تازه و خوردنی درست شده بود لذت بردیم.
خوراکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The market had a wide variety of esculent, from fresh fruits to leafy greens.
این بازار دارای انواع زیادی از خوراکیها، از میوههای تازه گرفته تا سبزیهای برگدار بود.
The chef created an exquisite dish by combining different types of esculents in his recipe.
این سرآشپز با ترکیب انواع مختلف خوراکیها در دستور پخت خود غذایی عالی درست کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «esculent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/esculent