Escrow

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

• noun uncountable
  حقوق امانی (حساب و قرارداد و غیره)، اسکرو (سند یا پول یا اموالی که در امانت شخص ثالث نگهداری می‌شود و فقط در صورت تحقق شرط معامله به گیرنده واگذار می‌شود)
  لغات تخصصی حقوق در انگلیسی
  • - We placed the money into an escrow account until all conditions of the contract were met.
  • - ما پول را در یک حساب امانی قرار دادیم تا زمانی که تمام شرایط قرارداد برآورده شود.

  • - The piece of art was placed in escrow.
  • - این اثر هنری در اسکرو قرار گرفت.
• verb - transitive
  حقوق امانت‌سپاری کردن، به امانت گذاشتن، در حساب امانی قرار دادن
  • - Please escrow the funds until the transaction is complete.
  • - لطفا وجوه را تا پایان معامله امانت‌سپاری کنید.

  • - The real estate agent will escrow the deposit.
  • - مشاور املاک سپرده را در حساب امانی قرار می‌دهد.