شکل جمع:
breadsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the best thing since sliced bread
نوبر، تا حالا روی دستش نیامده است (بهترین و عالیترین چیز در نوع خود)
نان و نمک خوردن (با کسی)، همسفره شدن
know which side your bread is buttered on
ارباب خود را شناختن، راه و چاه را بلد بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bread» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bread