آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۵ خرداد ۱۴۰۴

    Nurture

    ˈnɜːrtʃər ˈnɜːtʃə

    گذشته‌ی ساده:

    nurtured

    شکل سوم:

    nurtured

    سوم‌شخص مفرد:

    nurtures

    وجه وصفی حال:

    nurturing

    معنی nurture | جمله با nurture

    verb - transitive formal

    پرورش دادن، تغذیه کردن، رسیدگی کردن، مراقبت کردن، نگهداری کردن، رشد دادن

    Parents play a key role in nurturing their child’s growth.

    والدین، نقش کلیدی‌ای در پرورش کودک خود دارند.

    A carefully nurtured garden can bring joy for years.

    باغی که با دقت مراقبت شده باشد، می‌تواند سال‌ها شادی به ارمغان آورد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    as a child, he had not been nurtured well.

    در کودکی خوب تغذیه نشده بود.

    The tree grows well in his nurture.

    درخت با تغذیه کردن او خوب رشد می‌کند.

    to nurture plants

    گیاه پرورش دادن

    verb - transitive

    تربیت کردن، فرهیختن، حمایت کردن، رشد دادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    a place where poets are nurtured.

    محلی که در آن شعرا را تربیت می‌کنند.

    The school’s aim is to nurture each child’s unique potential.

    هدف مدرسه، رشد دادن پتانسیل منحصربه‌فرد هر کودک است.

    verb - transitive

    پروراندن، در سر داشتن، در دل داشتن (حس، فکر، ایده و...)

    He nurtured the idea of writing a book about his travels.

    او اندیشه‌ی نوشتن کتابی درباره‌ی سفرهایش را در سر داشت.

    He nurtured a deep resentment against his former employer.

    او کینه‌ی عمیقی نسبت به کارفرمای سابقش در دل پرورانده بود.

    noun uncountable

    پرورش، تربیت

    Early childhood nurture is crucial for emotional development.

    پرورش در دوران کودکی برای رشد عاطفی بسیار حیاتی است.

    The debate between nature and nurture has continued for decades.

    بحث بین طبیعت و تربیت دهه‌هاست که ادامه دارد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a good atmosphere for the nurture of future scientists

    محیط خوبی برای پرورش دانشمندان آینده

    Is success due to nurture or to nature?

    آیا موفقیت مربوط به عوامل محیطی یا عوامل موروثی است؟

    noun uncountable

    خوراک، غذا، تغذیه، قوت

    he ate and took nurture for the road.

    او غذا خورد و مقداری هم برای بین راه برد.

    A piece of bread and cheese was his only nurture that day.

    در آن روز، تنها قوت او تکه‌ای نان و پنیر بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد nurture

    1. noun development, nourishment
      Synonyms:
      food care education training diet discipline instruction upbringing breeding nourishment sustenance subsistence feed nutriment provisions victuals viands edibles provender
      Antonyms:
      neglect deprivation ignorance starvation
    1. verb feed, care for
      Synonyms:
      support foster raise rear nurse provide care for nourish sustain cultivate develop train educate instruct school discipline cherish tend bring up bolster uphold back nursle
      Antonyms:
      neglect ignore deprive starve

    سوال‌های رایج nurture

    گذشته‌ی ساده nurture چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده nurture در زبان انگلیسی nurtured است.

    شکل سوم nurture چی میشه؟

    شکل سوم nurture در زبان انگلیسی nurtured است.

    وجه وصفی حال nurture چی میشه؟

    وجه وصفی حال nurture در زبان انگلیسی nurturing است.

    سوم‌شخص مفرد nurture چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد nurture در زبان انگلیسی nurtures است.

    ارجاع به لغت nurture

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «nurture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nurture

    لغات نزدیک nurture

    • - nurturance
    • - nurturant
    • - nurture
    • - nut
    • - nut case
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.