آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Bolster

ˈboʊlstər ˈbəʊlstə

معنی bolster | جمله با bolster

noun verb - transitive

بالش، متکا، تیری که به‌طور عمودی زیرپایه گذارده شود، با بالش نگه داشتن، پشتی کردن، تکیه دادن، تقویت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

to bolster one's morale

روحیه‌ی کسی را تقویت کردن

to bolster one's courage

به کسی جرئت دادن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The government borrowed money from banks in order to bolster up the economy.

با هدف تقویت اقتصاد کشور، دولت از بانک‌ها وام گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bolster

Phrasal verbs

bolster up

تحکیم کردن، (به منظور بهسازی) حمایت کردن، تقویت کردن

ارجاع به لغت bolster

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bolster» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bolster

لغات نزدیک bolster

پیشنهاد بهبود معانی