گذشتهی ساده:
carriedشکل سوم:
carriedسومشخص مفرد:
carriesوجه وصفی حال:
carryingشکل جمع:
carriesترابری کردن، ترابرد کردن، رساندن، بار بردن، باربری کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
مورد تصویب قرار گرفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The bill carried by a vote of ninety to thirty.
لایحه با رأی نود به سی تصویب شد.
بردن، به دوش گرفتن، حمل کردن، حملونقل کردن
He carried both of the suitcases to the station.
او هر دو چمدان را تا ایستگاه حمل کرد.
This boat carries only petroleum.
این کشتی فقط نفت حمل میکند.
منتقل کردن (در خود)، رسانا بودن
Air carries sound.
هوا صدا را منتقل میکند، هوا رسانای صدا است.
This pipe carries water to the city.
این لوله آب به شهر میرساند.
Intelligence and hard work carried him to a high position.
تیزهوشی و پرکاری او را به مقام رفیعی رساند.
(حسابداری - ریاضی) از یک ستون (یا صفحه یا زمان) به ستون دیگر (و غیره) بردن
carry an account to the ledger
حساب را در دفتر حساب وارد کردن
وارد نمودن، ثبت کردن، انتقال دادن، نقل کردن
The currents of the river carried the lumber to the sea.
جریان رودخانه الوار را به دریا برد.
تحمل کردن، نگهداشتن، برشانه کشیدن، (بار مسئولیت و غیره را) بردوش کشید
Columns carry the heavy roof.
ستونها طاق سنگین را نگه میدارند.
آبستن بودن، حامله بودن، باردار بودن
When her husband died she was carrying her third child.
هنگامی که شوهرش مرد او سومین فرزند خود را آبستن بود.
داشتن، با خود داشتن
Are you carrying your birth certificate?
شناسنامه همراه داری؟
A deed that carries many responsibilities.
عملی که مسئولیتهای متعددی به همراه دارد.
Delay in payment of taxes carries a heavy penalty.
تأخیر در پرداخت مالیات جریمهی سنگینی در بر دارد.
Murder carries the death penalty.
قتل مجازات اعدام دارد.
From the manner of carrying themselves it was evident that they were rich.
از حرکات و رفتار آنها معلوم بود که پولدارند.
He carried his secrets to the grave.
او اسرار خود را با خود به گور برد.
This shop does not carry leather goods.
این مغازه کالای چرمی ندارد (یا نمیفروشد).
دارای حرکات و رفتار بخصوصی بودن
The show carried audiences everywhere.
نمایش همهجا حضار را خشنود کرد.
(رادیو و تلویزیون و روزنامه و غیره) حاوی بودن، (جزو برنامه) ارائه دادن
Newspapers carried his picture on the front page.
روزنامهها عکس او را در صفحهی اول چاپ کرده بودند.
to carry the news
خبررسانی کردن
پیروز شدن بر، فتح کردن، (شهر و قلعه و غیره) گشودن، برنده شدن (در انتخابات و مسابقات و غیره)
They carried the town by storm.
با یورش ناگهانی شهر را گرفتند.
Kennedy carried the election.
کندی در انتخابات برنده شد.
(بازرگانی) برای فروش عرضه کردن
(درمورد صدا و غیره) رسیدن، (موسیقی - در آواز) دقیقاً و خوب از نت موسیقی پیروی کردن، تحتتأثیر قرار دادن
He carried different tunes well.
او به آهنگهای گوناگون خوب آواز میخواند.
Sound carries better at night.
صدا در شب بهتر (به گوش) میرسد.
His voice doesn't carry far.
صدای او از دور شنیده نمیشود.
هدایت کردن و رهبری کردن
When the other players were injured, Julie carried the team.
وقتیکه سایر بازیکنان مصدوم شدند جولی تیم را رهبری کرد.
پورتاژ، دوش فنگ، رسایی، تیررس
to carry a message
پیامی را رساندن
وسیله نقلیه، دوچرخه دستی، حمل
one-hand carry
حمل با یک دست
رقم نقلی
a man who was carrying neither money nor a passport
مردی که نه پول داشت نه گذرنامه
We have enough rice to carry us through to next spring.
تا بهار آینده برنج داریم (آنقدر برنج داریم که ما را تا بهار آینده برساند).
This product carries no guarantees.
این کالا تضمینی ندارد (تضمین شده نیست).
1- ادامه دادن به، پرداختن به 2- (دفتر داری) از یک ستون یا صفحه یا دفتر یا حساب به دیگری انتقال دادن یا بردن
ادامه دادن، دنبال کردن
احمقانه رفتار کردن، هیجانزده رفتار کردن، جاروجنجال راه انداختن، شلوغ کردن
سکس کردن، رابطهی جنسی داشتن (بهطور نامشروع بهگونهای یکی یا هر دو شخص ازدواج کرده باشند)
به انجام رسانیدن، انجام دادن
1- انجام دادن، نایل شدن 2- رزق دادن، نگه داشتن، رساندن
مهم بودن، اهمیت داشتن، دارای نفوذ بودن
اختیار از دست دادن، سخت تحت تاثیر قرار گرفتن، ذوق زده شدن
(در جنگ یا مناظره و غیره) برنده شدن
مهم بودن، نفوذ داشتن، خر (کسی) رفتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «carry» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carry