آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Tote

toʊt təʊt

معنی tote | جمله با tote

noun verb - transitive

باربردن، حمل‌ونقل کردن، سوق دادن، جمع کردن، مجموع، بر پشت حمل کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He was toting a sack of rice.

یک کیسه برنج بر دوش داشت.

The robbers were all toting revolvers.

همه‌ی دزدان تپانچه داشتند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tote

  1. verb to move while supporting
    Synonyms:
  1. verb carry with difficulty
  1. noun a capacious bag or basket
    Synonyms:
    tote-bag carryall holdall

ارجاع به لغت tote

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tote» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tote

لغات نزدیک tote

پیشنهاد بهبود معانی