آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Lug

lʌɡ lʌɡ

معنی lug | جمله با lug

noun verb - transitive adverb

گوشک، گوش‌پوش، آویزه، دسته یا هرچیزی که به‌وسیله‌ی آن چیزی را حمل یا بیاویزند، هر عضو جلو آمده چیزی، دیرک، تیر، آدم کله‌خر، کودن، عذاب دادن، به‌زورکشیدن، کشیدن و بردن، قالب زدن (به‌زور)، گنجانیدن، پس زدن دهنه اسب، سنگین حرکت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

I had to lug her suitcases too.

مجبور بودم چمدانهای او را هم دنبال خود بکشم.

They lugged him out of the room.

او را کشان‌کشان از اتاق بیرون بردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to put the lug on

پول در کشیدن از (برای کارهای انتخاباتی)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد lug

ارجاع به لغت lug

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lug» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lug

لغات نزدیک lug

پیشنهاد بهبود معانی