آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۷ شهریور ۱۴۰۴

    Convey

    kənˈveɪ kənˈveɪ

    گذشته‌ی ساده:

    conveyed

    شکل سوم:

    conveyed

    سوم‌شخص مفرد:

    conveys

    وجه وصفی حال:

    conveying

    معنی convey | جمله با convey

    verb - transitive formal C1

    منتقل کردن، بیان کردن، رساندن، ابراز کردن، القا کردن (پیام، احساس، منظور)

    This word does not convey your meaning.

    این واژه، معنی مورد‌نظر شما را نمی‌رساند.

    The article conveyed the impression that he would resign.

    مقاله حاکی از این بود که او استعفا خواهد داد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the message conveyed by her words...

    پیامی که از کلمات او دریافت می‌شد...

    Convey my greetings to him.

    سلام مرا به او برسانید.

    verb - transitive

    منتقل کردن، حمل کردن، بردن، رساندن، جابه‌جا کردن، انتقال دادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The nurses conveyed the wounded to the operating room.

    پرستاران زخمی‌ها را به اتاق عمل بردند.

    Pipelines convey water from the reservoir to the city.

    لوله‌ها، آب را از مخزن به شهر منتقل می‌کنند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    A chimney conveys smoke to the outside.

    دود هنج (یا لوله‌ی بخاری) دود را به خارج می‌برد.

    The media quickly conveyed the news.

    رسانه‌ها خبر را به‌سرعت انتقال دادند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد convey

    1. verb transport
      Synonyms:
      carry move send transfer bring forward transmit conduct dispatch fetch support bear lead guide grant channel funnel pipe truck ferry tote pack ride lug shoulder back traject siphon hump schlepp
      Antonyms:
      keep hold retain maintain
    1. verb express message
      Synonyms:
      tell communicate send express relate impart transmit pass on reveal disclose make known carry project put across conduct break
      Antonyms:
      withhold keep secret refrain

    سوال‌های رایج convey

    گذشته‌ی ساده convey چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده convey در زبان انگلیسی conveyed است.

    شکل سوم convey چی میشه؟

    شکل سوم convey در زبان انگلیسی conveyed است.

    وجه وصفی حال convey چی میشه؟

    وجه وصفی حال convey در زبان انگلیسی conveying است.

    سوم‌شخص مفرد convey چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد convey در زبان انگلیسی conveys است.

    ارجاع به لغت convey

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «convey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/convey

    لغات نزدیک convey

    • - convexo-concave
    • - convexo-convex
    • - convey
    • - conveyance
    • - conveyancing
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.