با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Cardamom

ˈkɑːrdəməm ˈkɑːdəməm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    هل
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cardamom

  1. noun Aromatic seeds used as seasoning like cinnamon and cloves especially in pickles and barbecue sauces
    Synonyms: cardamon, cardamum, Elettaria cardamomum

ارجاع به لغت cardamom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cardamom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cardamom

لغات نزدیک cardamom

پیشنهاد بهبود معانی