آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ فروردین ۱۴۰۴

    Refrain

    rɪˈfreɪn rɪˈfreɪn

    گذشته‌ی ساده:

    refrained

    شکل سوم:

    refrained

    سوم‌شخص مفرد:

    refrains

    وجه وصفی حال:

    refraining

    شکل جمع:

    refrains

    معنی refrain | جمله با refrain

    verb - intransitive formal C2

    خودداری کردن، منع کردن، اجتناب کردن، دست نگه داشتن، پرهیز کردن، منصرف شدن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    Although insulted, she refrained from answering.

    با آنکه مورد توهین قرار گرفته بود از پاسخ دادن خودداری کرد.

    I had to refrain from eating sweets to follow my diet.

    برای رعایت رژیم غذایی‌ام مجبور شدم از خوردن شیرینی‌ها اجتناب کنم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Please refrain from smoking.

    لطفاً از کشیدن سیگار پرهیز کنید.

    noun countable

    ادبیات موسیقی ترجیع‌بند، کورِس (قسمت تکرارشونده‌ی بین دو بخش در شعر یا آهنگ)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    The song's refrain was so catchy that everyone started singing along.

    کورس آهنگ آن‌قدر جذاب بود که همه شروع به هم‌خوانی کردند.

    Each verse of the poem ended with the same refrain.

    هر بخش از این شعر با همان ترجیع‌بند به پایان می‌رسید.

    noun countable

    حرف تکراری، عبارت کلیشه‌ای، جمله‌ی پرتکرار

    The manager’s refrain about teamwork became tiresome.

    جمله‌ی پرتکرار مدیر درباره‌ی کار تیمی خسته‌کننده شده بود.

    "Customer satisfaction is our priority" is just a refrain in advertising.

    "رضایت مشتری اولویت ماست" فقط عبارتی کلیشه‌ای در تبلیغات است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد refrain

    1. noun chorus of musical piece
      Synonyms:
      song tune melody music theme burden strain undersong
    1. verb do without; keep from doing
      Synonyms:
      stop avoid check resist inhibit quit give up keep restrain curb withhold renounce forgo halt desist abstain eschew not do cease interrupt leave off pass up forbear arrest sit out go on the wagon take the pledge be temperate take the cure pass
      Antonyms:
      do go ahead jump in

    سوال‌های رایج refrain

    گذشته‌ی ساده refrain چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده refrain در زبان انگلیسی refrained است.

    شکل سوم refrain چی میشه؟

    شکل سوم refrain در زبان انگلیسی refrained است.

    شکل جمع refrain چی میشه؟

    شکل جمع refrain در زبان انگلیسی refrains است.

    وجه وصفی حال refrain چی میشه؟

    وجه وصفی حال refrain در زبان انگلیسی refraining است.

    سوم‌شخص مفرد refrain چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد refrain در زبان انگلیسی refrains است.

    ارجاع به لغت refrain

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «refrain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/refrain

    لغات نزدیک refrain

    • - refractor
    • - refractory
    • - refrain
    • - refrainment
    • - refrangibility
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.