آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ شهریور ۱۴۰۴

    Music

    ˈmjuːzɪk ˈmjuːzɪk

    معنی music | جمله با music

    noun uncountable A1

    موزیک، موسیقی، آهنگ، نوا

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    His voice was music to my ears.

    صدای او در گوشم همچون موسیقی بود.

    He played a beautiful piece of music on the piano.

    او قطعه‌ای زیبا از آهنگ را روی پیانو نواخت.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    There is no music in his soul.

    کشش موسیقی را از نظر روحی درک نمی‌کند.

    classical music

    موسیقی کلاسیک

    to set a poem to music

    شعری را به موسیقی در آوردن

    the music of running brooks

    موسیقی نهرهای روان

    noun uncountable

    موسیقی (به‌عنوان هنر و علم)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The music business is very competitive.

    صنعت موسیقی بسیار رقابتی است.

    He is a professor of music at a prestigious university.

    او استاد علم موسیقی در دانشگاهی معتبر است.

    noun uncountable

    نت، موسیقی (به‌شکل نوشته)

    Understanding music is essential for every musician.

    درک نت موسیقی برای هر نوازنده‌ای ضروری است.

    He can play any song by just looking at the sheet music.

    او می‌تواند هر آهنگی را فقط با نگاه کردن به نت موسیقی بنوازد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد music

    1. noun sounds that are pleasant, harmonized
      Synonyms:
      song tune melody harmony singing instrumental classical popular jazz rock hymn opera piece refrain measure air strain acoustic folk modern rock and roll soul swing fusion rap ragtime hard rock heavy metal a cappella chamber bebop bop plainsong
      Antonyms:
      silence
    1. noun the study or writing of music
      Synonyms:
      musicology ethnomusicology musicography hymnology hymnography

    Collocations

    live music

    موسیقی زنده

    music lover

    عاشق موسیقی، دوستدار موسیقی

    music scene

    صحنه موسیقی

    piece of music

    قطعه موسیقی

    write the music

    نوشتن موسیقی (آهنگسازی)

    Collocations بیشتر

    background music

    موسیقی پس‌زمینه

    music blares (out)

    صدای بلند موسیقی پخش شدن

    music blasts out from

    موسیقی با صدای بلند پخش می‌شود از

    store music

    ذخیره موسیقی

    Idioms

    face the music

    عواقب اعمال خود را چشیدن، با پیامد ناخوشایند عملی مواجه شدن، عقوبت کار خود را پذیرفتن، پای لرز خربزه نشستن

    set to music

    (شعر و غیره را) دارای موسیقی کردن، به موسیقی درآوردن

    لغات هم‌خانواده music

    • noun
      music, musical, musician, musicianship, musicology, musicologist
    • adjective
      musical, unmusical
    • adverb
      musically

    سوال‌های رایج music

    معنی music به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «music» در زبان فارسی به «موسیقی» ترجمه می‌شود.

    موسیقی یکی از زیباترین و قدیمی‌ترین هنرهای انسانی است که توانایی بیان احساسات و تفکرات انسان را به شیوه‌ای شنیداری و اغلب هنری فراهم می‌آورد. این هنر از ترکیب صداها با ریتم، ملودی و هارمونی شکل می‌گیرد و می‌تواند احساسات مختلفی مانند شادی، آرامش، هیجان یا تأمل را در مخاطب ایجاد کند. موسیقی از دیرباز در زندگی انسان‌ها نقش اساسی داشته و در مراسم فرهنگی، جشن‌ها، آیین‌های سنتی و حتی فعالیت‌های روزمره حضور داشته است.

    یکی از ویژگی‌های موسیقی توانایی آن در ایجاد ارتباط بین افراد و جوامع است. حتی بدون استفاده از کلمات، موسیقی قادر است پیام‌ها و احساسات پیچیده را منتقل کند و انسان‌ها را از نظر عاطفی به یکدیگر نزدیک سازد. این ویژگی سبب شده است که موسیقی در طول تاریخ به عنوان زبان جهانی شناخته شود و فراتر از مرزهای جغرافیایی و زبانی تأثیرگذار باشد.

    موسیقی همچنین نقش مهمی در سلامت روان و جسم انسان دارد. تحقیقات نشان می‌دهد شنیدن موسیقی می‌تواند استرس را کاهش دهد، روحیه را تقویت کند و حتی عملکرد مغز و تمرکز را بهبود بخشد. در بسیاری از کشورها از موسیقی درمانی (music therapy) برای کمک به بیماران مبتلا به اختلالات روانی، دردهای مزمن یا مشکلات حرکتی استفاده می‌شود.

    انواع موسیقی بسیار متنوع است و بسته به فرهنگ، منطقه و زمان، سبک‌ها و ژانرهای مختلفی شکل گرفته‌اند. از موسیقی کلاسیک و سنتی گرفته تا جاز، راک، پاپ و موسیقی الکترونیک، هر سبک ویژگی‌ها و احساسات خاص خود را دارد و مخاطبان متفاوتی را جذب می‌کند. این تنوع سبب شده است که موسیقی همیشه تازه و جذاب باقی بماند و نسل‌های مختلف بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.

    علاوه بر نقش هنری و فرهنگی، موسیقی در زمینه‌های آموزشی و اجتماعی نیز اهمیت دارد. آموزش موسیقی به کودکان و نوجوانان باعث تقویت خلاقیت، حافظه، مهارت‌های شنیداری و هماهنگی بین دست و چشم می‌شود. همچنین موسیقی می‌تواند ابزاری برای همبستگی اجتماعی و ایجاد هویت جمعی باشد و افراد را در گروه‌ها و جوامع مختلف به هم نزدیک کند. به این ترتیب، موسیقی نه تنها یک هنر شنیداری بلکه یک عنصر مهم در زندگی انسانی است که ارزش‌های فرهنگی، روانی و اجتماعی فراوانی دارد.

    ارجاع به لغت music

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «music» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/music

    لغات نزدیک music

    • - mushy
    • - mushy peas
    • - music
    • - music blares (out)
    • - music blasts out from
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.