آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Music

ˈmjuːzɪk ˈmjuːzɪk

معنی music | جمله با music

noun uncountable A1

موزیک، موسیقی، آهنگ، نوا

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

مشاهده

His voice was music to my ears.

صدای او در گوشم همچون موسیقی بود.

He played a beautiful piece of music on the piano.

او قطعه‌ای زیبا از آهنگ را روی پیانو نواخت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

There is no music in his soul.

کشش موسیقی را از نظر روحی درک نمی‌کند.

classical music

موسیقی کلاسیک

to set a poem to music

شعری را به موسیقی در آوردن

the music of running brooks

موسیقی نهرهای روان

noun uncountable

موسیقی (به‌عنوان هنر و علم)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The music business is very competitive.

صنعت موسیقی بسیار رقابتی است.

He is a professor of music at a prestigious university.

او استاد علم موسیقی در دانشگاهی معتبر است.

noun uncountable

نت، موسیقی (به‌شکل نوشته)

Understanding music is essential for every musician.

درک نت موسیقی برای هر نوازنده‌ای ضروری است.

He can play any song by just looking at the sheet music.

او می‌تواند هر آهنگی را فقط با نگاه کردن به نت موسیقی بنوازد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد music

  1. noun the study or writing of music
    Synonyms:
    musicology ethnomusicology musicography hymnology hymnography

Collocations

live music

موسیقی زنده

music lover

عاشق موسیقی، دوستدار موسیقی

music scene

صحنه موسیقی

piece of music

قطعه موسیقی

write the music

نوشتن موسیقی (آهنگسازی)

Collocations بیشتر

background music

موسیقی پس‌زمینه

music blares (out)

صدای بلند موسیقی پخش شدن

music blasts out from

موسیقی با صدای بلند پخش می‌شود از

store music

ذخیره موسیقی

Idioms

face the music

عواقب اعمال خود را چشیدن، با پیامد ناخوشایند عملی مواجه شدن، عقوبت کار خود را پذیرفتن، پای لرز خربزه نشستن

set to music

(شعر و غیره را) دارای موسیقی کردن، به موسیقی درآوردن

لغات هم‌خانواده music

سوال‌های رایج music

معنی music به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «music» در زبان فارسی به «موسیقی» ترجمه می‌شود.

موسیقی یکی از زیباترین و قدیمی‌ترین هنرهای انسانی است که توانایی بیان احساسات و تفکرات انسان را به شیوه‌ای شنیداری و اغلب هنری فراهم می‌آورد. این هنر از ترکیب صداها با ریتم، ملودی و هارمونی شکل می‌گیرد و می‌تواند احساسات مختلفی مانند شادی، آرامش، هیجان یا تأمل را در مخاطب ایجاد کند. موسیقی از دیرباز در زندگی انسان‌ها نقش اساسی داشته و در مراسم فرهنگی، جشن‌ها، آیین‌های سنتی و حتی فعالیت‌های روزمره حضور داشته است.

یکی از ویژگی‌های موسیقی توانایی آن در ایجاد ارتباط بین افراد و جوامع است. حتی بدون استفاده از کلمات، موسیقی قادر است پیام‌ها و احساسات پیچیده را منتقل کند و انسان‌ها را از نظر عاطفی به یکدیگر نزدیک سازد. این ویژگی سبب شده است که موسیقی در طول تاریخ به عنوان زبان جهانی شناخته شود و فراتر از مرزهای جغرافیایی و زبانی تأثیرگذار باشد.

موسیقی همچنین نقش مهمی در سلامت روان و جسم انسان دارد. تحقیقات نشان می‌دهد شنیدن موسیقی می‌تواند استرس را کاهش دهد، روحیه را تقویت کند و حتی عملکرد مغز و تمرکز را بهبود بخشد. در بسیاری از کشورها از موسیقی درمانی (music therapy) برای کمک به بیماران مبتلا به اختلالات روانی، دردهای مزمن یا مشکلات حرکتی استفاده می‌شود.

انواع موسیقی بسیار متنوع است و بسته به فرهنگ، منطقه و زمان، سبک‌ها و ژانرهای مختلفی شکل گرفته‌اند. از موسیقی کلاسیک و سنتی گرفته تا جاز، راک، پاپ و موسیقی الکترونیک، هر سبک ویژگی‌ها و احساسات خاص خود را دارد و مخاطبان متفاوتی را جذب می‌کند. این تنوع سبب شده است که موسیقی همیشه تازه و جذاب باقی بماند و نسل‌های مختلف بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.

علاوه بر نقش هنری و فرهنگی، موسیقی در زمینه‌های آموزشی و اجتماعی نیز اهمیت دارد. آموزش موسیقی به کودکان و نوجوانان باعث تقویت خلاقیت، حافظه، مهارت‌های شنیداری و هماهنگی بین دست و چشم می‌شود. همچنین موسیقی می‌تواند ابزاری برای همبستگی اجتماعی و ایجاد هویت جمعی باشد و افراد را در گروه‌ها و جوامع مختلف به هم نزدیک کند. به این ترتیب، موسیقی نه تنها یک هنر شنیداری بلکه یک عنصر مهم در زندگی انسانی است که ارزش‌های فرهنگی، روانی و اجتماعی فراوانی دارد.

ارجاع به لغت music

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «music» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/music

لغات نزدیک music

پیشنهاد بهبود معانی