فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Acoustic

əˈkuːstɪk əˈkuːstɪk

شکل جمع:

acoustics

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective

آوا شنودی، وابسته به شنوایی، مربوط به صدا، مربوط به سامعه

adjective

صوتی، سمعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The new hall is an acoustic marvel.

سالن جدید از نظر پژواک‌شناختی عالی است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد acoustic

  1. adjective sound
    Synonyms:
    hearing audio aural auditory phonic audile

ارجاع به لغت acoustic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «acoustic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/acoustic

لغات نزدیک acoustic

پیشنهاد بهبود معانی