آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Audio

ˈɒːdioʊ ˈɔːdiəʊ

معنی audio | جمله با audio

adjective B2

شنیداری، سمعی، صوتی

The audio equipment malfunctioned, causing a disruption in the broadcast.

تجهیزات صوتی خراب شد و باعث اختلال در پخش شد.

The audio files were stored on a hard drive for easy access and playback.

فایل‌های شنیداری برای دسترسی آسان و پخش، روی هارددیسک ذخیره می‌شدند.

noun countable uncountable

صدا، آوا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The audio of the concert was captured using high-quality microphones.

صدای این کنسرت با استفاده از میکروفون‌های باکیفیت ضبط شده است.

The video editing software allows users to enhance and edit the audio of their videos.

نرم‌افزار ویرایش ویدئو به کاربران این امکان را می‌دهد که آوای ویدئوهای خود را بهبود داده و ویرایش کنند.

prefix

(-audio) شنوایی، شنیداری، سمعی

The audiotape allowed me to record my thoughts and ideas while on the go.

نوار شنیداری به من این امکان را می‌داد که افکار و ایده‌هایم را در حین حرکت ضبط کنم.

The audiovisual presentation incorporated both visual and audio elements to engage the audience.

ارائه‌ی سمعی و بصری از عناصر بصری و صوتی برای جذب مخاطب استفاده می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد audio

  1. noun an audible acoustic wave frequency
    Synonyms:
    sound audio-frequency
  1. noun a recording of acoustic signals
    Synonyms:
    audio recording sound recording

سوال‌های رایج audio

معنی audio به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی audio در زبان فارسی به «صوتی»، «شنیداری» یا «صدا» ترجمه می‌شود.

این واژه به هر چیزی مرتبط با صدا، شنیداری یا فناوری‌های انتقال و ضبط صوت اشاره دارد. Audio می‌تواند به تجهیزات، فایل‌ها، فناوری‌ها یا تجربه‌های شنیداری اطلاق شود و در متون علمی، تکنولوژی، رسانه و هنر کاربرد گسترده دارد.

از منظر فناوری، audio به هر نوع سیگنال، فایل یا دستگاهی که صدا را ضبط، پخش یا منتقل می‌کند اشاره دارد. برای مثال، جمله‌ی The audio quality of this recording is excellent یعنی «کیفیت صوتی این ضبط فوق‌العاده است». در این کاربرد، واژه نشان می‌دهد که تمرکز بر کیفیت، وضوح و تجربه شنیداری است.

در هنر و رسانه، audio شامل موسیقی، پادکست، فیلم و سایر آثار شنیداری است. برای نمونه، The audio in the movie complements the visuals perfectly یعنی «صدا در فیلم به‌طور کامل با تصاویر هماهنگ است». این کاربرد نشان‌دهنده‌ی اهمیت صدا در ایجاد تجربه‌ی کامل و تأثیرگذار برای مخاطب است و نقش هنری و احساسی آن را برجسته می‌کند.

در زمینه‌ی آموزش و ارتباطات، audio به منابع آموزشی شنیداری مانند کتاب‌های صوتی، سخنرانی‌ها یا پادکست‌ها اشاره دارد. برای مثال، Students benefit greatly from audio materials when learning a new language یعنی «دانشجویان هنگام یادگیری زبان جدید از منابع صوتی بهره زیادی می‌برند». این کاربرد نشان می‌دهد که صدا نقش مهمی در فرآیند یادگیری و انتقال اطلاعات دارد.

به‌طور استعاری، audio می‌تواند نمادی از شنیدن، توجه و تجربه‌ی مستقیم باشد. برای مثال، در متون ادبی، The audio of her laughter lingered in his memory یعنی «صدای خنده‌ی او در ذهنش باقی ماند». این کاربرد استعاری نشان می‌دهد که واژه توانایی انتقال تجربه‌ی شنیداری و احساسات مرتبط با صدا را در زمینه‌های مختلف زندگی و هنر دارد.

ارجاع به لغت audio

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «audio» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/audio

لغات نزدیک audio

پیشنهاد بهبود معانی