شکل جمع:
fusionsآمیختگی، ائتلاف یک شرکت با شرکت دیگر، ترکیب و آمیختگی
ذوب، گداختگی، آمیزش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the fusion of copper and zinc to produce brass
همگدازش مس و روی برای ساختن برنج
the fusion of two political parties
بههم پیوستن دو حزب سیاسی
Our fusion will insure our survival.
همبستگی ما بقای ما را تضمین خواهد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fusion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fusion