Heating

ˈhiːtɪŋ ˈhiːtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    heated
  • شکل سوم:

    heated
  • سوم‌شخص مفرد:

    heats

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective uncountable A2
گرم‌کننده، گرم‌شونده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Hot water circulates through the heating system.
- آب داغ میان سیستم گرم‌کننده گردش می‌کند.
- The heating system has an automatic temperature control.
- سیستم گرم‌کننده کنترل دمای خودکار دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد heating

  1. noun calefaction
    Synonyms: steaming, boiling, scalding, roasting, broiling, melting, baking, warming, cooking, grilling
    Antonyms: refrigeration, freezing, cooling

لغات هم‌خانواده heating

ارجاع به لغت heating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heating

لغات نزدیک heating

پیشنهاد بهبود معانی