گذشتهی ساده:
steamedشکل سوم:
steamedسومشخص مفرد:
steams(به حدی داغ که از آن بخار بلند شود) بسیار داغ
a steaming cup of coffee
یک فنجان قهوهی بسیار داغ
steaming water
آب بسیار داغ
We were served with steaming bowls of soup.
با کاسههای بسیار داغ از ما پذیرایی کردند.
بسیار عصبانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Gary is still steaming about what happened to his son.
گری هنوز هم از اتفاقی که برای پسرش افتاد، بسیار عصبانی است.
He was said to be steaming about the vote.
گفته میشد که او دربارهی این رأیگیری بسیار عصبانی است.
I was steaming when I heard about their betrayal.
بسیار عصبانی شدم وقتی خبر خیانتشون رو شنیدم.
انگلیسی بریتانیایی بسیار مست، سیاهمست، مستمست
Some bloke came along who was steaming.
یه آدم اومد که مستمست بود.
I was steaming last night.
دیشب سیاهمست بودم.
My dad was steaming. He wanted to kick me.
بابام خیلی مست بود. میخواست به من لگد بزنه.
غذا و آشپزی بخارپز کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
Steaming is a good way to cook vegetables as it helps preserve their nutritional value.
بخارپز کردن روش خوبی برای پخت سبزیجات است زیرا به حفظ ارزش غذاییِ آنها کمک میکند.
Steaming reduces vitamin C by 15%, and boiling reduces it by 25%.
بخارپز کردن میزان ویتامین C را تا ۱۵ درصد و آبپز کردن میزان آن را تا ۲۵ درصد کاهش میدهد.
انگلیسی بریتانیایی (گونهای از سرقت که در آن دستهی زیادی از سارقان بهسرعت و با خشونت وارد یک مکان عمومی بهویژه اتوبوس یا قطار و غیره میشوند و مردم آنجا را غافلگیر میکنند و میترسانند و سپس از آنها سرقت میکنند) سرقت دستهجمعی، دزدی دستهجمعی
Steaming is not restricted to tube trains.
سرقت دستهجمعی محدود به قطارهای پُرسرعت (=مترو) نیست.
Steaming is a crime.
دزدی دستهجمعی جرم است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «steaming» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/steaming