با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Brewing

ˈbrʊwɪŋ ˈbruːɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
آبجوسازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Brewing requires precision and attention to detail.
- آبجوسازی نیاز به دقت و توجه به جزئیات دارد.
- The brewing industry has seen significant growth in recent years.
- صنعت آبجوسازی در سال‌های اخیر رشد چشمگیری داشته است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد brewing

  1. verb Boil
    Synonyms: fermenting, preparing, steeping, threatening, pouring, plotting, mixing, overhanging, making, mulling, hatching, gathering, menacing, fomenting, concocting, devising, lowering, contriving, boiling, blending, looming
    Antonyms: chilling
  2. noun
    Synonyms: soakage

ارجاع به لغت brewing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brewing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brewing

لغات نزدیک brewing

پیشنهاد بهبود معانی