فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Boiling

American: ˈbɔɪlɪŋ British: ˈbɔɪlɪŋ

گذشته‌ی ساده:

boiled

شکل سوم:

boiled

سوم‌شخص مفرد:

boils

معنی‌ها

adjective B2

جوشان، جوشنده، به شدت آشفته، خشمناک، جوش، غلیان

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده
adverb

بسیار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد boiling

  1. adjective very hot
    Synonyms:
    hot warm burning fiery scorching scalding sizzling roasting baking broiling red-hot blistering torrid tropical
    Antonyms:
    freezing
  1. adjective angered
    Synonyms:
    angry mad furious enraged incensed infuriated raging indignant fuming
    Antonyms:
    happy

لغات هم‌خانواده boiling

  • adjective
    boiling
  • verb - intransitive
    boil

ارجاع به لغت boiling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «boiling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/boiling

لغات نزدیک boiling

پیشنهاد بهبود معانی