فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Torrid

    ˈtɔː- / / ˈtɑː- ˈtɒrɪd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    • adjective
      حاره، زیاد گرم، حاد، سوزاننده، سوزان، محترق، بسیار مشتاق
      • - the torrid heat of the desert
      • - گرمای سوزان صحرا
      • - torrid love letters
      • - نامه‌های آتشین عاشقانه
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد torrid

    1. adjective very hot
      Synonyms: arid, austral, blazing, blistering, boiling, broiling, burning, dried, dry, fiery, heated, parched, parching, red-hot, scalding, scorched, scorching, sizzling, stifling, sultry, sweltering, tropic, tropical
      Antonyms: arctic, cold, freezing
    2. adjective sensuous
      Synonyms: ardent, blazing, burning, erotic, fervent, flaming, hot, hot-blooded, impassioned, intense, passionate, red-hot, sexy, steamy, sultry, white-hot
      Antonyms: cold, cool, frigid, unsensual

    ارجاع به لغت torrid

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «torrid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/torrid

    لغات نزدیک torrid

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری