با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Sultry

ˈsʌltri ˈsʌltri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
شرجی، خیلی گرم و مرطوب، سخت، داغ، خفه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- sultry weather
- هوای شرجی
- a sultry actress
- هنرپیشه‌ی شهوت‌انگیز
- sultry deserts
- صحراهای سوزان
- sultry words
- کلمات قبیح
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sultry

  1. adjective hot and humid
    Synonyms: baking, broiling, burning, close, hot, mucky, muggy, oppressive, red-hot, scorching, sizzling, smothering, soggy, sticky, stifling, stuffy, suffocating, sweltering, sweltry, torrid, wet
    Antonyms: cool, dry
  2. adjective sensuous
    Synonyms: desirable, erotic, heavy, hot, lurid, passionate, provocative, seductive, sexy, steamy, voluptuous, X-rated
    Antonyms: cold, cool, frigid, ugly, unappealing

ارجاع به لغت sultry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sultry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sultry

لغات نزدیک sultry

پیشنهاد بهبود معانی