امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sultry

ˈsʌltri ˈsʌltri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
شرجی، خیلی گرم و مرطوب، سخت، داغ، خفه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- sultry weather
- هوای شرجی
- a sultry actress
- هنرپیشه‌ی شهوت‌انگیز
- sultry deserts
- صحراهای سوزان
- sultry words
- کلمات قبیح
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sultry

  1. adjective hot and humid
    Synonyms:
    baking broiling burning close hot mucky muggy oppressive red-hot scorching sizzling smothering soggy sticky stifling stuffy suffocating sweltering sweltry torrid wet
    Antonyms:
    cool dry
  1. adjective sensuous
    Synonyms:
    desirable erotic heavy hot lurid passionate provocative seductive sexy steamy voluptuous X-rated
    Antonyms:
    cold cool frigid ugly unappealing

ارجاع به لغت sultry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sultry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sultry

لغات نزدیک sultry

پیشنهاد بهبود معانی