آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Soggy

ˈsɑːɡi ˈsɒɡi

معنی soggy | جمله با soggy

adjective

خیس، تر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

soggy clothes

جامه‌های خیس

The air in the basement was soggy and foul.

هوای سرداب نمناک و بد‌بو بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

This cake is soggy.

این کیک خمیر‌مانند است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد soggy

ارجاع به لغت soggy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «soggy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/soggy

لغات نزدیک soggy

پیشنهاد بهبود معانی