آیکن بنر

لیست کامل روزها، ماه‌ها و فصل‌ها به انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر معادل سپتامبر)

روز، ماه‌ و فصل انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر= سپتامبر)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Clammy

ˈklæmi ˈklæmi

معنی clammy | جمله با clammy

adjective

تر و چسبناک، سرد و مرطوب، آهسته‌رو، بی‌حرارت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Shaking his clammy hand annoyed me.

از فشردن دست تر و سرد او ناراحت شدم.

In winter the coast's weather becomes clammy.

در زمستان هوای ساحل سرد و مرطوب می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد clammy

  1. adjective damp
    Synonyms:
    Antonyms:
    dry

سوال‌های رایج clammy

معنی clammy به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «clammy» در زبان فارسی به «مرطوب و سرد» یا «مرطوب و چسبناک» ترجمه می‌شود.

این صفت معمولاً برای توصیف سطح پوست یا اشیاء استفاده می‌شود که همزمان سرد، نمناک و گاهی کمی چسبناک هستند و هنگام لمس، حس ناخوشایندی ایجاد می‌کنند. این حالت می‌تواند ناشی از تعریق، رطوبت محیط یا بیماری‌های جسمانی باشد و اغلب با احساس ناخوشایند، لرزش یا ضعف همراه است.

«Clammy» به ویژه در توصیف پوست انسان کاربرد فراوان دارد. زمانی که فرد دچار اضطراب، استرس، تب یا سرمازدگی می‌شود، پوست او ممکن است clammy شود. این وضعیت باعث می‌شود که سطح پوست نه تنها سرد باشد، بلکه نمناک و مرطوب نیز به نظر برسد و حس ناپایداری جسمانی ایجاد کند. پزشکان و پرستاران نیز این صفت را برای تشخیص شرایط بیمار و توضیح وضعیت جسمانی او به کار می‌برند، چرا که clammy بودن پوست می‌تواند نشانه‌ای از مشکلات سلامتی باشد.

علاوه بر بدن انسان، «clammy» می‌تواند برای توصیف اشیاء یا فضاها نیز استفاده شود. برای مثال، یک دیوار یا کف زمین در محیطی مرطوب و سرد ممکن است clammy توصیف شود، زیرا تماس با آن حس سردی و رطوبت ناخوشایند ایجاد می‌کند. این ویژگی در طراحی فضا و تهویه اهمیت دارد، زیرا محیط‌های clammy می‌توانند باعث نارضایتی و کاهش آسایش افراد شوند و حتی رشد کپک یا مشکلات ساختمانی را تشدید کنند.

از نظر تجربه‌ی انسانی، احساس clammy بودن پوست یا محیط می‌تواند ناخوشایند و تحریک‌کننده‌ی اضطراب باشد. این حالت معمولاً با تمایل به جبران سرما یا رطوبت همراه است، مثلاً پوشیدن لباس گرم‌تر یا دور شدن از محیط مرطوب. همچنین، clammy بودن می‌تواند در ادبیات و توصیف محیطی برای ایجاد حس ترس، اضطراب یا تنش به کار رود، چرا که تصویر ذهنی سرد و مرطوب ناخوشایند را القا می‌کند.

«clammy» مفهومی است که هم جنبه‌ی فیزیکی و هم تجربه‌ی حسی دارد. این صفت به افراد کمک می‌کند تا وضعیت پوست، اشیاء یا محیط را به طور دقیق و ملموس توصیف کنند و تفاوت‌های ظریف در احساسات فیزیکی و محیطی را منتقل نمایند. فهم و کاربرد صحیح «clammy» باعث می‌شود که توصیف‌ها دقیق‌تر، تصویری‌تر و واقع‌گرایانه‌تر باشند و تجربه‌ی حسی مخاطب به خوبی منتقل گردد.

ارجاع به لغت clammy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clammy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clammy

لغات نزدیک clammy

پیشنهاد بهبود معانی