مصر، خروشان، پرخروش، جیغودادکن، پرسروصدا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The clamorous crows woke him up.
کلاغهای پرسروصدا او را (از خواب) بیدار کردند.
the clamorous voices of his political opponents
صداهای پرشور و فغان مخالفین سیاسی او
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «clamorous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clamorous