فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Clamorous

ˈklæmərəs ˈklæmərəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

مصر، خروشان، پرخروش، جیغ‌ودادکن، پرسروصدا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The clamorous crows woke him up.

کلاغ‌های پرسروصدا او را (از خواب) بیدار کردند.

the clamorous voices of his political opponents

صداهای پرشور و فغان مخالفین سیاسی او

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد clamorous

  1. adjective noisy
    Synonyms:
    loud vociferous uproarious importunate

ارجاع به لغت clamorous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clamorous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clamorous

لغات نزدیک clamorous

پیشنهاد بهبود معانی