امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Vociferous

    vəˈsɪfərəs vəˈsɪfrəs / / vəʊ-
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    پرصدا، بلند، پرسروصدا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - a vociferous crowd
    - جمعیت پرسروصدا
    - The people were vociferous for reforms.
    - مردم با صدای بلند خواهان اصلاحات بودند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد vociferous

    1. adjective loud, insistent
      Synonyms: boisterous, clamant, clamorous, distracting, loud-mouthed, noisy, obstreperous, ranting, shouting, shrill, strident, uproarious, vehement, vociferant
      Antonyms: quiet, silent

    ارجاع به لغت vociferous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «vociferous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vociferous

    لغات نزدیک vociferous

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند