امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Boisterous

ˈbɔɪstrəs ˈbɔɪstrəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more boisterous
  • صفت عالی:

    most boisterous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
خشن و زبر، خشن و بی‌ادب، قوی، سترک، شدید، مفرط، بلند و ناهنجار، توفانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- boisterous waves
- امواج خروشان
- to be boisterous
- قیل و قال کردن
- a boisterous mob
- جمعیت پر سر و صدا
- boisterous laughter
- خنده‌ی بلند، قهقهه
- The children were playing boisterously.
- بچه‌ها با شادی بازی می‌کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد boisterous

  1. adjective noisy and mischievous
    Synonyms:
    bouncy brawling clamorous disorderly effervescent impetuous loud obstreperous rambunctious raucous riotous rollicking rowdy strident tumultous/tumultuous unrestrained unruly uproarious vociferant vociferous wild
    Antonyms:
    calm quiet restrained silent

ارجاع به لغت boisterous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «boisterous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/boisterous

لغات نزدیک boisterous

پیشنهاد بهبود معانی