آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۴ شهریور ۱۴۰۳

    Loud

    laʊd laʊd

    صفت تفضیلی:

    louder

    صفت عالی:

    loudest

    معنی loud | جمله با loud

    adjective adverb A2

    رسا، بلند، با صدای بلند، بلندآوا، گوش‌خراش

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    I heard a loud noise.

    صدای بلندی به گوشم رسید.

    Please speak louder.

    لطفاً بلندتر حرف بزنید.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The radio is too loud.

    صدای رادیو خیلی بلند است.

    I want to say loud and clear that ...

    می‌خواهم با صدای رسا و آشکار بگویم که ...

    loud singing

    آواز با صدای بلند

    He spoke loudly.

    او بلند حرف می‌زد.

    Say it out loud!

    با صدای بلند بگو!

    adjective

    جلف، زرق‌وبرق‌دار، پرجلوه، اجق‌وجق

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    He was wearing a loud shirt.

    او پیراهن جلفی به تن داشت.

    loud colors

    رنگ‌های زرق‌وبرق‌دار

    adjective

    پرسروصدا، پرهیاهو، شلوغ، پرهمهمه، پرصدا

    He is the loudest student in class.

    او پر سروصداترین شاگرد کلاس است.

    a loud bell

    ناقوس پرصدا

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a loud explosion

    انفجار پرصدا

    adjective

    زشت، زننده، نامطبوع، ناخوشایند، منزجرکننده

    a loud fish smell

    بوی نامطبوع ماهی

    their loud protests

    اعتراضات زننده‌ی آنان

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    loud denials

    انکارهای منزجرکننده

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد loud

    1. adjective blaring, noisy
      Synonyms:
      noisy big strong deep full heavy intense powerful ringing roaring sonorous booming crashing deafening emphatic pealing piercing raucous resonant rowdy stentorian thundering tumultuous turbulent uproarious vehement vociferous blatant boisterous clamorous ear-splitting forte full-mouthed high-sounding lusty obstreperous rambunctious strident turned up cacophonous ear-piercing fulminating blustering wakes the dead
      Antonyms:
      quiet soft low subdued inaudible
    1. adjective offensive, gaudy
      Synonyms:
      vulgar crude obnoxious showy gaudy flashy garish tasteless ostentatious rude gross coarse brazen brash flamboyant glaring tawdry lurid obtrusive raucous crass chintzy meretricious brassy
      Antonyms:
      inoffensive tasteful quiet soft

    Idioms

    out loud

    با صدای بلند، به‌طور رسا

    for crying out loud

    (عامیانه ـ حرف ندا حاکی از تعجب یا آزردگی) ای وای!

    think out loud (or think aloud)

    افکار خود را آشکار کردن، بلند بلند فکر کردن

    لغات هم‌خانواده loud

    noun
    loudness
    adjective
    loud
    adverb
    aloud, loud, loudly

    سوال‌های رایج loud

    صفت تفضیلی loud چی میشه؟

    صفت تفضیلی loud در زبان انگلیسی louder است.

    صفت عالی loud چی میشه؟

    صفت عالی loud در زبان انگلیسی loudest است.

    ارجاع به لغت loud

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «loud» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/loud

    لغات نزدیک loud

    • - lou gehrig's disease
    • - louche
    • - loud
    • - loud and clear
    • - loud bang
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.