امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Garish

ˈɡerɪʃ ˈɡeərɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
زننده، دارای زرق‌و‌برق زیاد، شعله‌ور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- garish colors
- رنگ‌های جلف
- garish perfume
- عطر تند
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد garish

  1. adjective flashy, tasteless
    Synonyms:
    blatant brassy brazen cheap chintzy flaunting gaudy glaring glittering kitschy loud meretricious ornate ostentatious overdone overwrought raffish screaming showy tawdry tinsel vulgar
    Antonyms:
    discreet modest normal plain tasteful

ارجاع به لغت garish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «garish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/garish

لغات نزدیک garish

پیشنهاد بهبود معانی