شکل جمع:
garlandsگلآذین، تاجگل، حلقهگل (تاج حلقوی شکل ساختهشده از گل و برگ که برای زیبایی به دور گردن یا سر بسته میشود.)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He crafted a garland from fresh leaves and flowers.
او از برگها و گلهای تازه حلقهگلی ساخته بود.
The children wore colorful garlands during the festival.
کودکان در این جشنواره گلآذینهای رنگارنگی به سر داشتند.
A garland of jasmine filled the air with a sweet fragrance.
تاجگل یاس فضا را با عطری شیرین پر کرده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «garland» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/garland