با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Tasteful

ˈteɪstfl ˈteɪstfl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective C2
با سلیقه (درست شده)، خوش‌ذوق، باذوق، خوش‌مزه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tasteful

  1. adjective nice, refined
    Synonyms: aesthetically pleasing, artistic, beautiful, charming, chaste, classical, classy, cultivated, cultured, delectable, delicate, discriminating, elegant, esthetic, exquisite, fastidious, fine, graceful, gratifying, handsome, harmonious, in good taste, pleasing, plush, polished, posh, precise, pure, quiet, restrained, rich, savory, smart, snazzy, spiffy, splendiferous, stylish, subdued, swank, tasty, unaffected, unobtrusive, uptown
    Antonyms: tasteless, unrefined, unsophisticated, unstylish

لغات هم‌خانواده tasteful

ارجاع به لغت tasteful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tasteful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tasteful

لغات نزدیک tasteful

پیشنهاد بهبود معانی