آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Savory

ˈseɪvri ˈseɪvri

صفت تفضیلی:

more savory

صفت عالی:

most savory

معنی savory | جمله با savory

adjective

شور، تند، ادویه‌دار، غیرشیرین (غذا)

شکل نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی: savoury

I prefer savory pancakes over sweet ones.

من پنکیک‌های شور را به نوع شیرین آن ترجیح می‌دهم.

A savory dish with herbs and garlic was served before dessert.

قبل‌از دسر، غذایی تند با سبزیجات معطر و سیر سرو شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a savory relish

چاشنی تند

noun uncountable

مرزه (نوعی گیاه از خانواده‌ی نعنا)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Savory grows well in dry, sunny soil and is easy to harvest.

مرزه در خاک خشک و آفتابی به‌خوبی رشد می‌کند و برداشت آن آسان است.

She added fresh savory to the stew for extra flavor.

او برای طعم بیشتر، به خورشت مرزه‌ی تازه اضافه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد savory

  1. noun dwarf aromatic shrub of Mediterranean regions
    Synonyms:
    Micromeria juliana

سوال‌های رایج savory

صفت تفضیلی savory چی میشه؟

صفت تفضیلی savory در زبان انگلیسی more savory است.

صفت عالی savory چی میشه؟

صفت عالی savory در زبان انگلیسی most savory است.

ارجاع به لغت savory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «savory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/savory

لغات نزدیک savory

پیشنهاد بهبود معانی