لذیذ، دهان آبانداز، خوشمزه، اشتهاآور، وسوسهانگیز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a mouth-watering aroma coming from the kitchen
بوی اشتهاآوری از آشپزخانه میآمد
The waitress came round with a tray of mouth-watering cakes.
پیشخدمت با سینیای از کیکهای لذیذ آمد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mouthwatering» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mouthwatering