فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Succulent

ˈsʌkjələnt ˈsʌkjələnt

صفت تفضیلی:

more succulent

صفت عالی:

most succulent

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

آبدار، شاداب، پرطراوت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

succulent peaches

هلوهای آبدار

the succulent leaves of a cactus

برگ‌های شیره‌دار کاکتوس

نمونه‌جمله‌های بیشتر

A cactus is a succulent.

کاکتوس گیاه شیره‌دار است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد succulent

  1. adjective juicy, delicious
    Synonyms:
    tasty delicious yummy moist rich mouthwatering lush luscious pulpy mellow sappy divine heavenly
    Antonyms:
    dry unjuicy

ارجاع به لغت succulent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «succulent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/succulent

لغات نزدیک succulent

پیشنهاد بهبود معانی