آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Succumb

səˈkʌm səˈkʌm

معنی succumb | جمله با succumb

verb - intransitive C2

از پای در آمدن، تسلیم شدن، سرفرود آوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

We did not succumb to their threats.

تسلیم تهدیدهای آنان نشدیم.

to succumb to a disease

از بیماری مردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد succumb

ارجاع به لغت succumb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «succumb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/succumb

لغات نزدیک succumb

پیشنهاد بهبود معانی