آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Succumb

səˈkʌm səˈkʌm

معنی succumb | جمله با succumb

verb - intransitive C2

از پای در آمدن، تسلیم شدن، سرفرود آوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

We did not succumb to their threats.

تسلیم تهدیدهای آنان نشدیم.

to succumb to a disease

از بیماری مردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد succumb

ارجاع به لغت succumb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «succumb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/succumb

لغات نزدیک succumb

پیشنهاد بهبود معانی