فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Croak

kroʊk krəʊk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    croaked
  • شکل سوم:

    croaked
  • سوم شخص مفرد:

    croaks
  • وجه وصفی حال:

    croaking
  • شکل جمع:

    croaks

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • صدای غوک یا وزغ، صدای کلاغ، غارغار کردن، چون غوکیا قورباغه صدا کردن
    • - Last night the ravens croaked all night.
    • - دیشب کلاغ‌ها دائم قارقار می‌کردند.
    • - A frog was croaking in the distance.
    • - قورباغه‌ای از دور غوغور می‌کرد.
    • - The old man croaked: "bring the breakfast!"
    • - پیرمرد خس‌خس‌کنان گفت: «صبحانه بیار!»
    • - Before he croaked, he opened his left eye.
    • - پیش از آن که جانش بالا بیاید چشم چپش را باز کرد.
    • - His voice was a weak croak.
    • - صدایش تبدیل به خس‌خس خفیفی شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد croak

  1. verb make husky, squawking noise
    Synonyms: caw, crow, gasp, grunt, quack, squawk, utter huskily, utter throatily, wheeze

ارجاع به لغت croak

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «croak» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/croak

لغات نزدیک croak

پیشنهاد بهبود معانی