آخرین به‌روزرسانی:

Croak

kroʊk krəʊk

گذشته‌ی ساده:

croaked

شکل سوم:

croaked

سوم‌شخص مفرد:

croaks

وجه وصفی حال:

croaking

شکل جمع:

croaks

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صدای غوک یا وزغ، صدای کلاغ، غارغار کردن، چون غوکیا قورباغه صدا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Last night the ravens croaked all night.

دیشب کلاغ‌ها دائم قارقار می‌کردند.

A frog was croaking in the distance.

قورباغه‌ای از دور غوغور می‌کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The old man croaked: "bring the breakfast!"

پیرمرد خس‌خس‌کنان گفت: «صبحانه بیار!»

Before he croaked, he opened his left eye.

پیش از آن که جانش بالا بیاید چشم چپش را باز کرد.

His voice was a weak croak.

صدایش تبدیل به خس‌خس خفیفی شده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد croak

  1. verb make husky, squawking noise
    Synonyms:
    squawk caw crow grunt gasp wheeze quack utter huskily utter throatily

ارجاع به لغت croak

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «croak» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/croak

لغات نزدیک croak

پیشنهاد بهبود معانی