گذشتهی ساده:
quackedشکل سوم:
quackedسومشخص مفرد:
quacksوجه وصفی حال:
quackingشکل جمع:
quacks( quacksalver ) ( charlatan =) شارلاتان، زبان باز
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
صدای اردک، قاتقات، آدم شارلاتان، چاخان، دروغی، ساختگی، قلابی، قاتقات کردن، صدای اردک کردن، دوای قلابی دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the most notorious cancer-cure quack in recent years
رسواترین پزشک مدعی درمان سرطان در سالهای اخیر
a quack who uses the titles of "doctor" and "professor"
آدم شیادی که به خود عنوان «دکتر» و «پروفسور» میبندد
a quack doctor
دکتر قلابی
a quack medicine
داروی قلابی
quack claims
ادعاهای دروغی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «quack» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/quack