شکل جمع:
impostorsهمچنین به این شکل نیز نوشته میشود: imposter
شخص شیاد، آدم دغلکار، فرد متقلب (بهویژه کسی که خود را بهجای شخص دیگری جا میزند تا دیگران را فریب دهد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The impostor was caught when his identity was revealed.
وقتی که هویت مرد شیاد فاش شد او دستگیر شد.
The imposter was caught trying to pass himself off as the CEO.
فرد دغلکار در حالی دستگیر شد که سعی داشت خود را بهعنوان مدیرعامل جا بزند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «impostor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impostor