فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pseudo

suːdoʊ sjuːdəʊ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

prefix

دروغ، کاذب، شبه

pseudo-religious

مذهبی نما

Pseudoscience

شبه علم

adjective

کاذب، ساختگی، دروغی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The pseudo doctor claimed to have a cure for all ailments.

دکتر ادعای دروغین کرد که برای همه‌ی بیماری‌ها درمان دارد.

The pseudo scientist's theories were quickly debunked by experts in the field.

تئوری‌های کاذب این دانشمند، سریعا توسط متخصصان این حوزه رد شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pseudo

  1. adjective artificial, fake
    Synonyms:
    false fake imitation phony sham bogus counterfeit mock spurious not real not genuine pretend simulated ersatz wrong pirate not legit not kosher pretended quasi
    Antonyms:
    real true genuine

ارجاع به لغت pseudo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pseudo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pseudo

لغات نزدیک pseudo

پیشنهاد بهبود معانی