آخرین به‌روزرسانی:

Bogus

ˈboʊɡəs ˈbəʊɡəs

صفت تفضیلی:

more bogus

صفت عالی:

most bogus

معنی و نمونه‌جمله

adjective

ساختگی، جعلی، قلابی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Her claims are all bogus.

ادعاهای او همه نادرست است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bogus

  1. adjective counterfeit
    Synonyms:
    fake false artificial imitation dummy sham phony forged fraudulent spurious pseudo ersatz simulated fictitious pretended not what it is cracked up to be
    Antonyms:
    real genuine authentic

ارجاع به لغت bogus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bogus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bogus

لغات نزدیک bogus

پیشنهاد بهبود معانی