کلاهبردار، گولزن، حیلهگر، فریبآمیز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His fraudulent acts landed him in jail.
اعمال فریبآمیز او کارش را به زندان کشاند.
his fraudulent claims
ادعاهای تقلبآمیز او
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fraudulent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fraudulent