صفت تفضیلی:
more deviousصفت عالی:
most deviousبیراهه، کج، غیرمستقیم، منحرف، گمراه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He got rich by devious means.
او با نادرستی ثروتمند شد.
Deviousness cannot be concealed for too long.
حقهبازی را نمیشود برای مدت طولانی پنهان نگه داشت.
devious winds
بادهای منحرف (هر یک از طرفی میوزد)
a devious path along the river
راه پریپچ و خمی در راستای رودخانه
a devious coast
ساحل ناراست (پرپیچ و خم)
his devious arguments in opposition to peace
استدلالهای دغلبازانهی او در مخالفت با صلح
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «devious» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/devious