آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Artful

ˈɑːrtfl ˈɑːtfl

معنی artful | جمله با artful

adjective

حیله‌گر، نیرنگ‌باز، ماهرانه، صنعتی، مصنوعی، استادانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He resolved the difficulty artfully.

او با مهارت مشکل را برطرف کرد.

The artful accountant who embezzled the company's money.

حسابدار حیله‌گری که پول شرکت را اختلاس کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

an artful swindle

گوش‌بری نیرنگ‌آمیز

Her artful modifications of the play's text filled everyone with admiration.

دخل و تصرف‌های هنرمندانه‌ی او در متن نمایش‌نامه همه را غرق تحسین کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد artful

ارجاع به لغت artful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «artful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/artful

لغات نزدیک artful

پیشنهاد بهبود معانی